مشاور توسعه کسب و کار و توسعه فردی

مشاوره مدیریت از چه زمانی به وجود آمد؟

مدیریت و کسب و کار و مشاوره در این زمینه، نسبتاً جدید و جوان محسوب می‌شود. همانطور که مطلع هستید دانش مدیریت به شکل امروزی آن پس از انقلاب صنعتی شکل گرفته است و طبیعتاً وجود مشاوره مدیریت هم پیش از آن معنایی نداشته است.

اگر مشاوره به معنای عام آن یعنی مشورت دادن (و نه مشاوره مختص مدیریت کسب و کار) را مد نظر قرار دهیم، می‌توان گفت قدمت امر مشاوره به هزاران سال قبل هم بازمی‌گردد. کلیه فرمانروایان و پادشاهان در دربار خود مشاورانی داشتنه اند و در فعالیت‌های سیاسی و نظامی هم استفاده از مشاوران به شکل رسمی یک امر تعریف شده بوده است.

نخستین کسانی را که شغل و حرفه آنها مشاوره مدیریت یا مشاور کسب و کار بوده است را می توان

فردریک وینسلو تیلور(Frederick Winslow Taylor)، چارلز بدو (Charles Bedaux)، آرتور دی لیتل (Arthur D. Little)،  و هرینگتون امرسون (Harrington Emerson) دانست که اهمیت مشاوره مدیریت را درک کرده و کار مشاوره مدیریت را به شکل جدی و رسمی آغاز کرده‌اند. طبیعتا انجام رسمی کار مشاوره مدیریت یا مشاور کسب و کار همان چیزی است که در تعریف آن در مقاله مشاور مدیریت چه کسی است و چه کارهایی انجام میدهد؟ بیان شد: یعنی پول گرفتند و بدون داشتن مسئولیت در اجرا، مشورت دادند و کارفرمای ایشان مسئولیت اجرا را بر عهده داشت.

با توجه به تاریخ حضور این افراد در کسب و کارها، می‌توان گفت این نوع فعالیت‌ها و به طور کلی شکل‌گیری فرآیند مشاوره مدیریت در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم آغاز شده‌است.

فردریک تیلور که در راستای افزایش بهره وری بر مبنای بهبود فرآیندها در صنایع مشاوره می داد، رسماً عنوان مهندس مشاور یا Consulting Engineer را برای خود انتخاب کرده بود و این کلمه را روی کارت ویزیتش هم نوشته بود. او می‌کوشید همان اصولی که در کارسنجی و زمان سنجی مطرح کرده بود را در خطوط تولید پیاده سازی کند. و روی  محل قرار گرفتن دستگاه‌ها یا محل ایستادن کارگرها یا حرکات آن‌ها  نظر میداد و تغییرات اعمال میکرد تا در نهایت حالت بهینه ای را جهت افزایش خروجی خط تولید بیابد.

جالب است بدانید راه‌اندازی مرکز تحقیق و توسعه شرکت جنرال موتورز و همین‌طور طراحی سیستم NASDAQ از جمله کارهایی است که شرکت آرتور دی لیتل انجام داده است. آرتور د لیتل شیمیدان بود و اولین کارهای تجاری خود را در  حوزه شیمی انجام می داد و سپس به تدریج به سمت مشاوره مدیریت آمد.

اولین طراحی سیستمهای پرداخت جبران خدمات هم توسط چارلز بدو و هرینگتون امرسون شکل گرفت. ممکن است امروزه حرف های آنان برای بسیاری از صاحبان کسب و کار در هر سطحی بدیهی به نظر برسد اما آن زمان ایده‌ی آن‌ها شگفت‌انگیز بود: “به جای پرداخت حقوق ثابت به کارگران و کارمندان، بخشی از پرداختی آن‌ها تابع عملکردشان باشد.” می‌توانیم بگوییم این کارها اولین نمونه‌های مشاوره در حوزه مدیریت منابع انسانی بوده‌اند.

میتوان گفت، موج دوم مشاوره مدیریت تقریباً در میانه‌های قرن بیستم و در زمینه‌ی ساختار سازمانی و استراتژی شکل گرفت. به تدریج شرکت‌ها قلمرو فعالیت‌های خود را گسترش داده بودند و تنوع محصولات‌ شان افزایش یافته بود و می‌خواستند آن‌ها را در قالب واحد های کسب و کار استراتژیک (Strategic Business Units) اداره کنند. مشاوران مدیریت نقش مهمی در توسعه‌ی این الگوی مدیریتی ایفا کرده اند. شدیدتر شدن رقابت در این زمینه هم باعث شده بود که فروش محصولات یا خدمات سازمان ها به یک چالش تبدیل شود و مشاوران مدیریت فرصت خوبی داشتند تا در زمینه توسعه فروش هم خدمات مشاوره خود را عرضه کنند.

بسیاری از شرکت‌هایی که به سراغ مشاوره در زمینه‌ی ساختار سازمانی و استراتژی رفتند، همان‌هایی بودند که در دهه‌های قبل در زمینه‌ی حسابداری و حسابرسی به کسب و کارها کمک می‌کردند. به همین دلیل در میان شرکت‌های بزرگ چندمنظوره‌ی مشاوره‌ی مدیریت، نمونه‌های متعددی را می توان یافت که تخصص اصلی آن‌ها در حوزه‌ی مالی، حسابداری و حسابرسی شکل گرفته است.

در مجموع، با توجه به افزایش تقاضا برای خدمات مشاوره مدیریت در آن بازه‌ی زمانی، صنعت مشاوره مدیریت،‌ رشد شگفت‌انگیز خود را در نیمه‌ی دوم قرن بیستم تجربه کرد.

فراموش نکنیم که در نیمه‌ی قرن بیستم، دانش مدیریت هم به سرعت در حال رشد بود و مدارس کسب و کار انواع برنامه‌های آموزشی (از جمله دوره MBA) را برگزار می‌کردند. این رونق آموزش مدیریت باعث شده بود مدیران شرکت‌ها و کسب و کارها علاقه‌مند باشند ادبیات جدید مدیریت را یاد بگیرند و برای بهبود عملکرد کسب و کارشان به سراغ مشاوران مدیریت بروند.

اما رشد دنیای مشاوره در همین‌جا متوقف نشد. سومین موج مشاوره مدیریت به تحول دیجیتالی و توسعه فناوری اطلاعات باز می‌گردد. امروزه بیشتر شرکتهای مشاوره مدیریت بخشی از فعالیت خود را به آماده کردن سازمان‌ها و کسب و کارها برای حضور بهتر و موثرتر در جهان جدید مخاطبانشان اختصاص داده‌اند؛ جهانی که بدون زیرساخت‌های دیجیتال و ابزارهای فناوری اطلاعات قابل تصور نیست.

در دنیای امروز، تحول دیجیتال و فناوری اطلاعات با سرعت زیادی در حال پیشرفت است و تأثیرات قابل توجهی را بر روی صنایع مختلف، از جمله صنعت مشاوره مدیریت، داشته است. با پیشرفت تکنولوژی و افزایش استفاده از سیستم‌های اطلاعاتی و نرم‌افزارهای هوشمند، مشاوران مدیریت نیز نیاز به تطبیق با این تحولات را دارند.

تحول دیجیتال و توسعه فناوری اطلاعات، مشاوره مدیریت را به یک سطح جدید از تخصص و امکانات رسانده است. امروزه، مشاوران مدیریت با استفاده از ابزارهای نرم‌افزاری پیشرفته، داده‌های بزرگ را تحلیل کرده و به اخذ تصمیمات بهتر برای سازمان‌ها کمک می‌کنند. همچنین، با استفاده از فناوری‌های جدید مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، مشاوران مدیریت می‌توانند بهبود عملکرد سازمان‌ها را پیش ببرند و به رشد و توسعه آن‌ها کمک کنند.

با توجه به این تحولات، آینده مشاوره مدیریت در کشور ما نیز به سمت استفاده گسترده از فناوری‌های جدید و توسعه دیجیتال خواهد رفت. از یک سو، این تحولات به مشاوران مدیریت امکان می‌دهد تا با استفاده از ابزارهای نوین، بهترین راهکارها را برای سازمان‌ها ارائه دهند و بهبود عملکرد آن‌ها را تسهیل کنند. از سوی دیگر، استفاده از فناوری‌های نوین در مشاوره مدیریت، می‌تواند به افزایش کارایی و اثربخشی فرآیندهای مشاوره کمک کند و این صنعت را به سمت رشد و توسعه هدایت کند.

بنابراین، با توجه به پیش‌بینی‌ها و تحولاتی که در حال رخ دادن است، می‌توان گفت که آینده مشاوره مدیریت در کشور ما به سمت تحول دیجیتال و توسعه فناوری اطلاعات خواهد رفت. این تحولات نه تنها به مشاوران مدیریت امکان می‌دهد تا بهترین راهکارها را برای سازمان‌ها ارائه دهند، بلکه به سازمان‌ها نیز کمک می‌کند تا بهبود عملکرد خود را تسهیل کنند و به رشد و توسعه بیشتری دست یابند. بنابراین، برای مشاوران مدیریتی که دانش به روزی دارند و سازمان‌هایی که از این نوع مشاوران بهره میگیرند، آینده‌ای روشن و امیدوارکننده قابل تصور است.

1 نظر
  1. علی کاربر می گوید

    این مطلب بسیار درست است. در خصوص وجود فرانگ استفاده از مشاوران در کسب و کار؛ چند موضوع قابل تامل است:
    افرادی که به عنوان مشاور کسب و کار فعالیت میکنند؛ بایستی در زمینه های تخصصی خود استفاده نمایند و بصورت استاندارد حرکت کنند تا این اطمینان را در کارفرمای خود ایجاد نماید که حضور ایشان در سازمان موثر است.
    کارفرما نیز در انتخاب مشاور خود بایستی دقت و بررسی لازم را انجام دهد؛ رزومه‌ی مشاوران و مدارک آنان را بررسی نماید و سپس اقدام به جذب و بکارگیری آنان نماید.
    آنچه در خصوص بکار گیری مشاوران اهمیت دارد؛ قصد کارفرما جهت حصول نتایج بهتر است که بایستی توسط کارفرما و مشاور در ابتدا مورد توجه قرار گیرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.